آیا آیۀ «أشدّاء علی الکفار» ارتباطی با خلفای سه‌گانه دارد؟

طرح پرسش

آیا استدلال برخی از محدثین و مفسرین اهل سنت ذیل آیه ۲۹ سوره فتح با توجه به روایاتی مانند: روایت مروان بن موسی بغدادی در تاریخ  بغداد[۱] و روایت ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق[۲] و روایات منقول نظیر آنها در در درالمنثور سیوطی[۳]؛ که آیه را بر ابوبکر، عمر، عثمان، امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر عشره مبشره تطبیق داده و افضلیت خلفا را به ترتیب خلافت نتیجه گرفته‌اند؛ صحیح است؟

پاسخ

استدلال اهل تسنن به آیه مذکور و روایات ذیل آن، برای اثبات و مشروعیت بخشیدن به خلافت خلفا از جهات مختلف سندی و دلالتی قابل نقد و اشکالات فراوانی است:

اشکال اول: ضعف راویان در سند

با توجه به اشکالات فراوان دلالی، از بررسی و نقد سند روایات می‌توان چشم‌پوشی و عبور کنیم و فقط به ذکر کلام خود ابن عساکر و آلوسی در این باره اکتفا می‌کنیم که در سند روایتی که نقل می‌کند، شخصی به نام محمد بن خالد دمشقی وجود دارد که وی را با عنوان «محمد بن خالد أحد المجهولین» معرفی می‌کند.

آلوسی در انتهای مباحث مربوط به آیه می‌نویسد: «بعضی از سلف با توجه به روایاتی که ابن مردویه ، احمد بن محمد زهری، شیرازی، خطیب بغدادی و ابن عساکر نقل کرده اند، هریک از جملات و فقرات آیه را بر فرد خاصی از صحابه همچون ابوبکر، عمر، عثمان و… تطبیق داده اند؛ اما به نظر من هیچ یک از روایات مذکور صحیح نیست و نباید ویژگی ها و صفات مذکور را بر آنان تطبیق داد.»[۴]

فخر رازی نیز که همیشه به دنبال فرصتی برای ارتباط دادن آیات با خلفا است تا برای آن‌ها فضیلت‌تراشی کند، هنگامی که به این آیه می‌رسد هیچ اشاره‌ای به این روایات نقل شده نمی‌کند.[۵]

اشکال دوم: قابل تطبیق بودن آیه بر همه صحابه

مراد از لفظ «مَعَهُ» در آیه شریفه معیت زمانی و مکانی و ظاهری نیست تا بتوان آن را به بهانه ادعای همراهی ابوبکر با پیامبر در جریان هجرت فقط بر ابوبکر تطبیق داد، بلکه همراهی در فکر و عمل است، چرا که بسیاری از کسانی که در عصر پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌عليه ‌و آله وسلم زندگی می‌کردند و در کنار ایشان بودند، یا از دشمنان خود حضرت بودند و یا آن‌که هم‌عقیده و هم‌فکر ایشان نبودند و از فرامین حضرت سرپیچی می‌نمودند و در مقام عمل، فاصله بسیاری با مؤمنان حقیقی داشتند. و مؤید این مطلب، ادامه آیه است که خداوند متعال می‌فرماید: «وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ اَجْراً عظيما» خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌‏اند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده ‏است.

این بیان و كلمه‌ی «منهم» تمام حقیقت و ابعاد وجودی این مسأله را مشخص می‌سازد که تنها همراهی زمانی و جسمانی با پیامبراکرم صلی الله عليه و آله و سلم این اجر و مزد را ندارد، بلکه نیاز به ایمان کامل و عمل صالح است.

و همچنین بسیاری از علمای اهل سنت همچون ابن حزم[۶]، ابن حجر[۷]، قرطبی[۸]، ابن کثیر[۹] و دیگران مصداق آیه در عبارت «وَالَّذِينَ مَعَهُ» را همه صحابه می‌دانند.  و افرادی مثل ابن جوزی[۱۰] و آلوسی[۱۱] این قول را به جمهور علمای اهل سنت نسبت داده‌اند.

با توجه به مطالب ذکر شده، آیه و صفات موجود در آن درباره همه صحابه و مؤمنان حقیقی است و هیچگونه اختصاصی به ابوبکر و عمر و عثمان نداشته و لذا هیچ دلالتی بر اثبات مشروعیت خلافت آنها ندارد.

اشکال سوم: غلیظ نبودن در برابر دشمنان خدا

قید «اَشِدَّاءُ عَلَی الْكُفّار رُحَماءُ بَيْنَهُم» در آیه ویژگی‌ها و اوصاف همراهان و اصحاب پیامبر صلی الله عليه و آله و سلم را بیان می‌‌کند که آنان در برابر كافران سرسخت و در ميان خود مهربانند. حال سوال این است که آیا تمامی اصحاب حضرت این چنین بودند؟

با نگاهی به تاریخ می‌بینیم که ابوبکر و عمر و عثمان نه تنها در برابر دشمت شدت و غلظتی نداشتند بلکه در سختی جنگ فرار را بر جنگیدن ترجیح می دادند.

در این‌جا فقط به یک نمونه اشاره می‌نماییم و آن اقرار خود خلیفه دوم در زمان خلافتش است که طبری نقل می‌کند: «عمر در روز جمعه هنگام خطبه خواندن، سوره آل عمران را مى‌خواند تا رسيد به اين آيه: «إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيم[آل‌عمران/۱۵۵] آنها كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر (روز جنگ احد) فرار كردند شيطان آنها را بر اثر پاره‏اى از گناهانى كه قبلا مرتكب شده بودند به لغزش انداخت و خداوند آنها را بخشيد، خداوند آمرزنده و حليم است». سپس گفت: روز اُحُد پس از آن كه شكست خورديم، من فرار كردم و از كوه بالا مى‌رفتم به طورى كه احساس كردم كه همانند بزكوهى پرش و خيزش دارم و به شدت تشنه شده بودم، شنيدم مردى مى‌گفت: محمد كشته شد، ‌‌گفتم: هر كس بگويد محمد كشته شد، او را مى‌كشم، به كوه پناه آورده و همه بالاى كوه جمع شديم، در اين هنگام بود كه اين آيه نازل شد».[۱۲]

 اشکال چهارم: شفقت نداشتن خلفا در برابر مؤمنان

صفت بعدی که خداوند متعال به آن اشاره می‌کند و اطرافیان و مؤمنان حقیقی را دارنده آن می‌داند «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» است. که واضح و روشن است که خلفا به هیچ وجه درانده همچنین صفتی نبوده‌اند و لذا از کسانی که که ابوبکر و عمر و عثمان را مصداق این صفت می‌دانند، باید پرسید: آیا کتک زدن مردم و تحقیر و اجبار آنان برای بیعت در سقیفه[۱۳] و حمله به خانه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ضرب و شتم او و آتش زدن خانه ایشان[۱۴] و ناراضی بودن حضرت زهراسلام الله علیها از شیخین[۱۵]، از مصادیق «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» است؟ آیا برخورد ابوبکر با طایفه مالک بن نویره از مصادیق «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» است؟[۱۶] آیا کتک زدن عمار توسط غلامانِ عثمان به فرمان وى، که چنان عمّار را کتک زدند و او را بر زمین افکندند که یکى از دنده هایش شکست و دچار فتق شکم شد از مصادیق «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» است؟[۱۷]

پی‌نوشت‌ها

[۱]. تاريخ بغداد ج۱۵ ص۱۹۶

[۲]. تاريخ مدينة دمشق ج۵۲ ص۳۹۰

[۳]. در المنثور ج۷ ص۵۴۴

[۴]. روح المعاني ج۱۳ ص۲۸۱

[۵] . التفسير الكبير ج۲۸ ص۹۰-۸۷

[۶]. المحلى ج۸ ص۴۲۵

[۷]. الصواعق المحرقة ج۲ ص۶۰۳

[۸]. الجامع لأحكام القرآن ج۱۶ ص۲۹۲

[۹]. تفسير القرآن العظيم ج۷ ص۳۶۰

[۱۰]. زاد المسير في علم التفسير ج۴ ص۱۳۸

[۱۱]. روح المعاني ج۱۳ ص۲۷۶

[۱۲]. جامع البيان ج۷ ص۳۲۷

[۱۳] . انساب الاشراف ج۱ ص۵۸۷

[۱۴] . العقد الفريد جلد : ۵  صفحه : ۱۳

[۱۵] . صحيح البخاري ج۴ ص۷۹

[۱۶] . تاريخ الطبري ج۳ ص۲۸۰

[۱۷] . الإمامة والسياسة ج۱ ص۵۱

منابع و مآخذ

خطيب البغدادي، أبو بكر أحمد بن علي بن ثابت بن أحمد بن مهدي (ت ٤٦٣هـ)، تاريخ بغداد، محقق: الدكتور بشار عواد معروف، ناشر: دار الغرب الإسلامي – بيروت، چاپ اول ١٤٢٢هـ – ٢٠٠٢ م

ابن عساكر، أبو القاسم علي بن الحسن ابن هبة الله بن عبد الله الشافعي (٤٩٩ – هـ – ٥٧١ هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحيها من وارديها وأهلها، تحقيق: محب الدين أبو سعيد عمر بن غرامة العمروي، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ١٤١٥ هـ – ١٩٩٥ م

جلال الدين سيوطي، عبد الرحمن بن أبي بكر (ت ٩١١هـ)، الدر المنثور، ناشر: دار الفكر – بيروت

طبری، أبو جعفر محمد بن جرير الطبري (٢٢٤ – ٣١٠هـ)، جامع البيان عن تأويل آي القرآن، توزيع: دار التربية والتراث – مكة المكرمة

طبری، أبو جعفر، محمد بن جرير الطبري، تاريخ الطبري = تاريخ الرسل والملوك، محقق: محمد أبو الفضل إبراهيم ، ناشر: دار المعارف بمصر، چاپ دوم ١٣٨٧ هـ – ١٩٦٧ م

آلوسی، شهاب الدين محمود بن عبد الله الحسيني الألوسي (ت ١٢٧٠هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، محقق: علي عبد الباري عطية، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، چاپ اول ١٤١٥ هـ

ابن حزم، أبو محمد علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الأندلسي [الظاهري]، المحلى بالآثار، محقق: عبدالغفار سليمان البنداري، ناشر: دار الفكر – بيروت

ابن حجر هیتمی، أحمد بن محمد بن علي بن حجر الهيتمي السعدي الأنصاري(ت ٩٧٤هـ)، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة. محقق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي – كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة – لبنان، چاپ اول ١٤١٧هـ – ١٩٩٧م

ابن کثیر دمشقی، أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي البصري ثم الدمشقي (ت ٧٧٤ هـ)، تفسير القرآن العظيم. محقق: سامي بن محمد السلامة، ناشر: دار طيبة للنشر والتوزيع، چاپ دوم ١٤٢٠ هـ – ١٩٩٩ م

قرطبی، محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي، الجامع لأحكام القرآن، تحقيق: أحمد البردوني و إبراهيم أطفيش، ناشر: دار الكتب المصرية – القاهرة، چاپ دوم ١٣٨٤ هـ – ١٩٦٤ م

ابن جوزی، جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد الجوزي (ت ٥٩٧هـ)، زاد المسير في علم التفسير، محقق: عبد الرزاق المهدي، ناشر: دار الكتاب العربي – بيروت، چاپ اول ١٤٢٢ هـ

بخاری، أبو عبد الله محمد بن إسماعيل بن إبراهيم بن المغيرة ابن بردزبه البخاري الجعفي، صحيح البخاري، تحقيق: جماعة من العلماء، الطبعة: السلطانية، بالمطبعة الكبرى الأميرية، ببولاق مصر، ١٣١١ هـ، بأمر السلطان عبد الحميد الثاني

ابن عبد ربه أندلسي، أبو عمر شهاب الدين أحمد بن محمد بن عبد ربه ابن حبيب ابن حدير بن سالم (ت ٣٢٨هـ)، العقد الفريد، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، چاپ اول ١٤٠٤ هـ

بلاذری، أحمد بن يحيى بن جابر بن داود البَلَاذُري (ت ٢٧٩هـ)، جمل من أنساب الأشراف، تحقيق: سهيل زكار ورياض الزركلي، ناشر: دار الفكر – بيروت، چاپ اول ١٤١٧ هـ – ١٩٩٦ م

فخر رازی، أبو عبد الله محمد بن عمر بن الحسن بن الحسين التيمي الرازي (ت ٦٠٦هـ)، مفاتيح الغيب = التفسير الكبير، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، چاپ سوم ١٤٢٠ هـ

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

03 (2)