داغ فرزند دو ساله علامه میر حامدحسین رحمه الله

🖋 علی جلالی

علامه میر حامد حسین در خاطرات سفر حج، می‌نویسد:

التاريخ الثامن عشر من ربيع الثاني وصل فيه إلیّ مكتوب من لكهنو بانَ منه أنّ ولدی السيّد حسين، وله نحو سنتين من العمر قد توفّی في سابع ذي الحجة سنة ١٢٨٢ و هو اليوم الذي قد كنت وصلت فيه إلى جدة من مكّة المعظمة، فحزنت بذلك و شكرت الله تعالى على أن لم يكن ذلك بمحضر منّی فيزيد قلقی و شجنی، و قد مات قبله ولدان آخران صغیران لی، فهذا هو الثالث، فأرجو الله تعالی أن یرزقنی عوضاً عن هولاء الفوز بالجنة، و یجعلهم لی أفراطاً ، فآوی جزع والدته و حزنها و بکائها و يوفِّق الله تعالى والدته بالصّبر والتجلّد وترك الجزع والهلع، و یصونها من الحزن المفرط و الألم الکثیر[۱]

در تاریخ هجدهم ربیع الثانی نامه‌ای از لکهنو که در آن خبر از دنیا رفتن فرزند دو ساله‌ام سید حسین بود، به من رسید که در هفتم ذی حجه سال ۱۲۸۲ قمری این اتفاق افتاد و آن در روزی بود که من از مکه به جدّه رسیده بودم. به خاطر این مسأله محزون و غمگین شدم و خدا را شکر کردم که این واقعه‌ در حضور من رخ نداد که در این صورت غم و اندوهم زیاده‌تر می‌شد. قبل او دو پسر کوچک را هم از دست دادم و این سومین پسرم بود. امیدوارم خداوند متعال در ازای این فرزندان، ثواب بهشت را نصیب من کند و آنها را برای من به عنوان شفیع (پرچم راهنما) در روز قیامت قرار بدهد. خداوند متعال به مادرش صبر و استقامت و ترک جزع و وحشت و بی‌تابی عنایت فرماید و او را از غم و اندوه بیش از حد و درد بسیار محافظت کند.

علامه، خدا را شکر می‌کند که زمان از دنیا رفتن پسر شیرخواره‌اش را ندیده است و برای مادر این فرزند دعا می‌کند که خداوند به او صبر بدهد. او فقط گوشه‌ای بسیار کوچک از مصیبت سیدالشهداء علیه السلام را لمس کرد، در حالی که نه فرزندش تشنگی کشید و نه روی دست پدرش ذبح شد، در حالی که امام مصیبت اعظم را دید و بر همه این مصائب صبر کرد.

[۱] رحلات الكرام إلى بيت الله الحرام، الجزء الأول، ص ٥٧٥_٥٧٦

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جمع پریشان | داغ فرزند دو ساله علامه میر حامدحسین رحمه الله | معاونت پژوهش بنیاد فرهنگی امامت