چکیده
فصلنامه ی ندای اسلام(سال هشتم و نهم – شماره ۳۲ و ۳۳ زمستان ۸۶ و بهار ۸۷) مقاله ای با عنوان «بررسی جریان حکمیت از منظری دیگر» به چاپ رسانید ، که نویسنده ی آن به بازبینی مسأله حکمیت در جنگ صفین، به ویژه نقش دو حَکم تعیین شده، یعنی «ابو موسی اشعری» و «عمرو بن عاص» پرداخته است.
نویسنده در این مقاله ادعا میکند « بسیاری از نویسندگان و مورخان در مورد حقیقت این جریان دچار سردرگمی شده و با اعتماد بر روایات ضعیف و غیرقابل اعتبار، چهرهای ناخوشایند از این دو، به تصویر کشیدهاند، یعنی ابوموسی اشعری را به ضعف رأی و فریب خوردن و عمرو بن عاص را به فریبکاری متهم ساختهاند.» سپس گزارش میکند:
«کمتر کتاب تاریخی است که به سبب نقل روایاتِ [به زعم وی] موضوع و ساختگی، عمرو بن عاص را به فریبکاری متهم نکرده باشد.» در جای دیگر رویکرد خود به مسأله ی حکمیت را چنین توصیف میکند که این مقاله «در پرتو روایات صحیح و مورد اعتماد محققان برجسته تاریخ اسلام و اهلسنت» جمع آوری شده است.
ما در این نوشتار، در صدد هستیم تا رویکرد این مقاله ی به حقایق «جنگ صفین» و «حکمیت» و هم چنین صحت ادعای نویسنده در استفاده از روایات صحیح را مورد بررسی و نقد قرار دهیم.
نویسنده در این مقاله ادعا میکند « بسیاری از نویسندگان و مورخان در مورد حقیقت این جریان دچار سردرگمی شده و با اعتماد بر روایات ضعیف و غیرقابل اعتبار، چهرهای ناخوشایند از این دو، به تصویر کشیدهاند، یعنی ابوموسی اشعری را به ضعف رأی و فریب خوردن و عمرو بن عاص را به فریبکاری متهم ساختهاند.» سپس گزارش میکند:
«کمتر کتاب تاریخی است که به سبب نقل روایاتِ [به زعم وی] موضوع و ساختگی، عمرو بن عاص را به فریبکاری متهم نکرده باشد.» در جای دیگر رویکرد خود به مسأله ی حکمیت را چنین توصیف میکند که این مقاله «در پرتو روایات صحیح و مورد اعتماد محققان برجسته تاریخ اسلام و اهلسنت» جمع آوری شده است.
ما در این نوشتار، در صدد هستیم تا رویکرد این مقاله ی به حقایق «جنگ صفین» و «حکمیت» و هم چنین صحت ادعای نویسنده در استفاده از روایات صحیح را مورد بررسی و نقد قرار دهیم.
نویسنده: جواد علاء المحدثین (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران -شمال)