آیا آیه ۲۲ سوره نور فضیلتی را برای ابوبکر اثبات می‌کند؟

طرح بحث

آیا مصداق آیه ۲۲ سوره مبارکه نور، معروف به آیه اولوا الفضل[۱]، شخص واحدی است؟ و اساساً فضیلتی را برای ابوبکر اثبات می‌کند؟

نقد و بررسی

شأن نزول آیه

بعضی از مفسران و عالمان اهل سنت، با دلایلی سعی کرده اند تا برتری و صحت خلافت ابوبکر را از این آیه شریفه اثبات کنند. فخر رازی که بیش از دیگران در این رابطه بحث کرده است، ابوبکر را مورد مغفرت علی الاطلاق خداوند معرفی می‌کند و این مغفرت مطلق را دلیلی بر صحت خلافت او قلمداد می‌کند.

اما در ابتدا؛ از آنجا که شأن نزول آیه شریفه ارتباط مستقیمی با ماجرای افک دارد. ولذا باید بدانیم که اصل ماجرای افک در ارتباط با تهمتی است که از طرف عایشه و حفصه به ماریه قبطیه زده شده است[۲] و لذا مبنای فخر رازی و علمای دیگر اهل سنت که آیه را مرتبط با سوگند ابوبکر برای کمک نکردن به مسطح بن اثاثه (پسرخاله ابوبکر) بخاطر افک به عایشه، می‌دانند؛ از اساس باطل است.[۳] حتی بر فرض محالِ اینکه داستانِ افکی را که عامه ادعا می‌کنند؛ را بپذیریم، باز ادعای اجماع و تواتر فخر رازی در شأن نزول آیه، که مصداق آیه را فقط و فقط شخص ابوبکر می‌داند؛ همچنان بی‌پایه و اساس است. چراکه روایاتی در منابع معتبر خود اهل سنت موجود است که خلاف این اختصاص داشتن آیه به ابوبکر را دلالت دارند. برای مثال طبری مفسر بزرگ عامه از قول عبدالله بن عباس صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره شأن نزول آیه می‌گوید که ابوبکر یکی از افرادی بود که قسم خوردند که کمک مالی نکنند.[۴] و لذا آیه مختص شخص ابوبکر نبوده و در مورد تعدادی از صحابه نازل شده است. همچنین روایت دیگری از ابن عباس و ضحاک نیز به همین مضمون نقل شده است؛[۵] و مقاتل نیز معتقد است آیه درباره عده‌ای از اصحاب نازل شده است.[۶]

و لذا با وجود روایاتی که در منابع اهل سنت به نقل از ابن عباس، ضحاک و مقاتل ابن حیان وجود دارد و در بسیاری از تفاسیر آنان نیز بدون هیچ نقد و اشکالی ذکر شده است، سستی و ضعف ادعای فخر رازی مبنی بر اجماع مفسران و وجود تواتر بر اینکه مراد از أولُوا الْفَضْل ابوبکر است، روشن می شود.

مراد از «الوالفضل»

بر خلاف ادعای فخر رازی که در تلاش است از این فراز فضیلتی را برای ابوبکر استفاده کند، فضل در اینجا به معنای فضل در دین نیست، بلکه به معنای زیادت و فزونی مال است. بسیاری از مفسران اهل سنت نیز به این مطلب تصریح دارند. ابن ابی حاتم و طبرانی به نقل از سعید بن جبیر می نویسند: «أولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ یعنی فی الغنی».[۷] مقاتل بن سلیمان، طبری، ابن جوزی، ابن کثیر[۸] و بسیاری دیگر از علما و مفسرین عامه همگی اولوالفضل را به أولوا الغنی یا تعابیری به همین معنا تفسیر کرده‌اند و هیچ کدام از آنان فضل را به فضل در دین معنا نکرده‌اند. مفسران شیعه نیز بر همین عقیده‌اند.

سیاق آیه نیز مؤید دیدگاه اکثریت است؛ چرا که در این آیه، سخن از اعطای کمک مالی به خویشاوندان فقیر و نهی از قطع کمک توانگران است و این موضوع با تفسیر فضل به فزونی مال، سازگارتر است.

مطلبی که درباره این بخش از آیه نیز قابل توجه است، مسأله تمکن مالی و اهل جود و بخشش بودن ابوبکر است. چراکه ممکن است فردی ثروتمند باشد اما اهل بخشش نباشد و یا برعکس. و همچنین ثروتمند بودن یک امر نِسبی است؛ به این معنی که ممکن است شخصی در مقایسه با شخص دیگر ثروتمند محسوب شود ولی در مقایسه با شخص دیگری نیازمند به حساب آید. پس در ما نحن فیه بر فرض اینکه اصل نزول آیه درباره ابوبکر باشد، شاید ابوبکر در مقایسه با مسطح دارای ثروت باشد ولی با توجه به خیاط بودن خودش در زمان اسلام و صیاد بودن پدرش[۹] و مساوی بودن سهمیه ابوبکر از غنائم با سایر مسلمانان به نظر میرسد که ماجرای ثروت ابوبکر توهمی بیش نیست.

مضافاً به اینکه در سال‌هایی که قصه افک مطرح شده است از دوران های سخت زنان پیامبر بوده و به گواه تاریخ صدر اسلام در این مدت گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سه شبانه‌روز غذا نداشتند و از شدت گرسنگی سنگ به شکمشان می‌بستند.

در چنین سالهایی اگر ابوبکر ثروت داشت و اهل بخشش بود که افراد یتیم را تحت تکفل داشت، چرا نیازهای دخترش عایشه را برطرف نمی‌کرد؟! چرا در تاریخ اثری از بخشش و انفاق ابوبکر به پیامبر اکرم و خانواده آن حضرت دیده نمیشود؟!

چرا با داشتن این ثروت به کمک و یاری دختر دیگرش اسماء که زندگی سختی با زبیر داشت و بسیار فقیر بودند[۱۰]، نرفته است؟!

دلالت آیه بر مذمت ابوبکر

اما ادعای فخر رازی که گفته چون فراز «یَغْفِرَ الله لَکُمْ» به صیغه مستقبل است و مطلق، پس آیه، بر این مطلب دلالت دارد که ابوبکر، مورد غفران علی الاطلاق خداوند در آینده است؛ ادعایی، بی اساس و مردود است؛ چرا که اولاً: همان طور که بارها گفته شد، مراد از این آیه شریفه، بر اساس سبب نزول دوم و ظاهر آیه، گروهی از صحابه هستند. ثانیاً: آیه شریفه در مقام عتاب و تأدیب است؛ و بر فرض قبول که آیه درباره ابوبکر و ماجرای افک و مسطح باشد، آیه نه تنها فضیلتی را برای ابوبکر اثبات نمی‌کند، بلکه مذمت و نقص برای اوست.

امتناع ابوبکر بر مسطح از دو حال خارج نیست، یا امتناع اطاعت الهی و مورد رضایت خداوند است یا معصیت و مورد خشم خداوند. اگر این امتناع مورد رضایت خداوند است و برای قرب الهی بوده، هرگز مورد نهی و عتاب خداوند واقع نمی‌شد و خداوند بر ترک این کار تشویق نمی‌فرمود. پس وقتی این عمل، طاعت الهی نباشد پس معصیت و فساد آن ثابت می‌شود و این مطلب دلالت بر نقص و ذم ابوبکر می‌کند.

این مفهوم را در میان اعترافات فخر رازی می‌توان یافت در جایی که می‌گوید خداوند با این بیان خواسته تا اهل افک و ابوبکر را تأدیب نماید.[۱۱] همچنین نووی و عینی  از علما و شارحان بزرگ  صحیح بخاری نیز به همین مذمت ابوبکر توسط خداوند و کار ناپسندیده او تصریح دارند.[۱۲]

مفاد و مضمون آیه نیز نشان می‌دهد تصمیم ابوبکر نه تنها مورد رضای خداوند نبود، بلکه موجب نارضایتی خداوند را نیز فراهم آورد و به همین دلیل خداوند از آن تصمیم نهی فرموده.

و اگر آیه درصدد اثبات فضیلتی باشد، فضیلتی برای مسطح را از باب احترام به اقوام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم؛ اثبات می‌کند.

اصل ماجرای شأن نزول آیه

اما خوب است در انتهای بحث بدانیم که از برخی روایات چنین استفاده میشود که میان  برخی انصار و مهاجرین نزاع و مشاجره هایی رخ داد. مهاجرین به دفاع و پشتیبانی از یکدیگر برآمده و علیه انصار متحد شدند. انصار نیز عصبانی شده و قسم خوردند اگر شخصی از مهاجرین  نیاز به کمک مالی داشته باشد به او کمک نخواهند کرد. خداوند آیه مورد بحث را نازل کرد و انصار نیز متنبه شدند.[۱۳]

پی‌نوشت‌ها

[۱] . وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَهِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبی وَ الْمَساکِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَاللّهُ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ

آنها که از میان شما دارای برتری [مالی] و وسعت زندگی هستند، نباید سوگند یاد کنند که از انفاق نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند؛ آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست نمی دارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است.

[۲] . تفسیر قمی ج۲ ص۹۹

[۳] . مفاتیح الغیب ج ۲۳ ص ۳۴۸

[۴] . جامع البیان ج۱۷ ص ۲۲۵

[۵] . تفسیر ثعلبی ج۷ ص۸۱ / تفسیر بغوی ج۶ ص۲۷

[۶] . تفسیر ابن ابی حاتم ج۸ ص۲۵۵۴

[۷] . تفسیر ابن ابی حاتم ج۸ ص۲۵۵۴ / المعجم الکبیر ج۲۳ ص۱۵۰

[۸] . تفسیر مقاتل بن سلیمان ج ۳ ص ۱۹۲ / جامع البیان ج۱۷ ص ۲۲۵ / زاد المسیر فی علم التفسیر ج ۳ ص ۲ / تفسیر ابن کثیر ج۶ ص۲۹

[۹] . الإفصاح في الإمامة ص ۱۷۶

[۱۰] . صحیح بخاری ج۷ ص۳۵

[۱۱] . مفاتیح الغیب ج ۲۳ ص ۳۴۸

[۱۲] . المجموع شرح المهذب ج۱۸ ص۱۵ / عمدة القاری ج۲۳ ص۱۹۷

[۱۳] . الإفصاح في الإمامة ص ۱۸۲

منابع

  • قرآن کریم
  • بخاری، أبو عبد الله محمد بن إسماعيل بن إبراهيم بن المغيرة ابن بردزبه البخاري الجعفي، صحيح البخاري، تحقيق: جماعة من العلماء، الطبعة: السلطانية، بالمطبعة الكبرى الأميرية، ببولاق مصر، ١٣١١ هـ، بأمر السلطان عبد الحميد الثاني
  • فخر رازی، أبو عبد الله محمد بن عمر بن الحسن بن الحسين التيمي الرازي (ت ٦٠٦هـ)، مفاتيح الغيب = التفسير الكبير، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، چاپ سوم – ١٤٢٠ هـ
  • طبری، أبو جعفر محمد بن جرير الطبري (٢٢٤ – ٣١٠ هـ)، تفسير الطبري جامع البيان عن تأويل آي القرآن، تحقيق: د عبد الله بن عبد المحسن التركي، ناشر: دار هجر للطباعة والنشر والتوزيع والإعلان، چاپ اول، ١٤٢٢ هـ – ٢٠٠١ م
  • ثعلبی، أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم الثعلبي (ت ٤٢٧هـ)، الكشف والبيان عن تفسير القرآن، تحقيق: الإمام أبي محمد بن عاشور، مراجعة وتدقيق: الأستاذ نظير الساعدي، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت – لبنان، چاپ اول ١٤٢٢، هـ – ٢٠٠٢ م
  • بغوی، محيي السنة أبو محمد الحسين بن مسعود البغوي (ت ٥١٠هـ)، معالم التنزيل في تفسير القرآن = تفسير البغوي، محقق: حققه وخرج أحاديثه محمد عبد الله النمر – عثمان جمعة ضميرية – سليمان مسلم الحرش، ناشر: دار طيبة للنشر والتوزيع، چاپ چهارم ١٤١٧ هـ – ١٩٩٧ م
  • ابن ابی حاتم، أبو محمد عبد الرحمن بن محمد بن إدريس بن المنذر التميمي الحنظلي الرازي (ت ٣٢٧هـ)، تفسير القرآن العظيم لابن أبي حاتم، محقق: أسعد محمد الطيب، ناشر: مكتبة نزار مصطفى الباز – المملكة العربية السعودي، چاپ سوم – ١٤١٩ هـ
  • طبرانی، أبو القاسم سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي (ت ٣٦٠هـ)، المعجم الكبير، محقق: حمدي بن عبد المجيد السلفي، دار النشر: مكتبة ابن تيمية – القاهرة، چاپ دوم
  • ابن جوزی، جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد الجوزي (ت ٥٩٧هـ)، زاد المسير في علم التفسير، محقق: عبد الرزاق المهدي، ناشر: دار الكتاب العربي – بيروت، چاپ اول – ١٤٢٢ هـ
  • ابن کثیر، أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي البصري ثم الدمشقي (ت ٧٧٤ هـ)، تفسير القرآن العظيم، محقق: محمد حسين شمس الدين، ناشر: دار الكتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون – بيروت، چاپ اول – ١٤١٩ هـ
  • عینی، بدر الدين أبو محمد محمود بن أحمد العينى (ت ٨٥٥ هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، عنيت بنشره وتصحيحه والتعليق عليه: شركة من العلماء بمساعدة إدارة الطباعة المنيرية، لصاحبها ومديرها محمد منير عبده أغا الدمشقي وصوَّرتها دور أخرى: مثل (دار إحياء التراث العربي، ودار الفكر) – بيروت
  • محمد نجيب المطيعي، المجموع شرح المهذب – تكملة المطيعي الأولى، ناشر: المكتبة السلفية – المدينة المنورة (وهو إعادة صف للتكملة الأولى للمطيعي
  • شیخ مفيد، محمد بن محمد (٤١٣ ق‏)، الإفصاح في الإمامة، محقق / مصحح: كنگره شيخ مفيد، ناشر: كنگره شيخ مفيد، مكان چاپ: قم‏، چاپ اول ‏١٤١٣ ق
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نور