آنچه که تعجب هر انسان منصفی را برمیانگیزد نوع برخورد سلیقه ای و متفاوت شمس الدین ذهبی در حکم کردن بر احادیث مستدرک حاکم نیشابوری است.
حاکم نيشابورى در المستدرک سه حدیث از عباد بن عبد الله اسدی نقل کرده است. دو حدیث از نصوص فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام است و یک حدیث نص معجزه رسول خدا صلی الله علیه و آله است.
ذهبی دو روایت فضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام را باطل میداند و تصریح میکند که عباد بن عبدالله متهم در این حدیث است.
در مورد حدیث مؤاخاة امیرالمؤمنین علیه السلام با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مینویسد: «بل هو حديث باطل، فتدبّره، وفيه عبّاد بن عبد الله الأسدي».[۱]
و در مورد حدیث: وَلِکلِّ قَوْمٍ هَاد (الرعد: ۷) قال علی علیه السلام: رسول الله صلى الله عليه وسلَّم المنذر وأنا الهادي مینویسد: «قلت: بل کذب، قبّح الله من وضعه».[۲]
اما وقتی عباد بن عبد الله روایتی غیر از فضیلت علی بن ابی طالب صلوة الله علیهما را نقل میکند از نظر ذهبی روایت صحیح است و عباد نیز هیچ ضعفی ندارد!
حدثنا أبو محمد أحمد بن عبد الله المزکي، ثنا يوسف بن موسى المروزي، ثنا عباد بن يعقوب، ثنا الوليد بن أبي ثور، عن السدي، عن عباد بن عبد الله، عن علي رضي الله عنه، قال: ” کنا مع رسول الله صلى الله عليه وسلم بمکة، فخرج في بعض نواحيها فما استقبله شجر، ولا جبل إلا قال: السلام عليک يا رسول الله «هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه»
[التعليق – من تلخيص الذهبي]۴۲۳۸ – صحيح. [۳]
آیا جز این است این اختلاف در برخورد با این سه روایت، از بغض نسبت به خلیفه بلافصل رسول الله صلی الله علیه و آله یعنی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوة الله علیهما نشأت گرفته است.
قرآن کریم در مذمت اینگونه افراد میفرماید:
«إنّ الّذين يکتمون ما أنزلنا من البيّنات والهدى من بعد ما بيّنّاه للنّاس في الکتاب أولئک يلعنهم اللّه ويلعنهم اللاّعنون»[۴]
پینوشتها
[۱]. ابن الملقن، مختصرُ استدرَاك الحافِظ الذّهبي على مُستدرَك أبي عبد اللهِ الحَاكم (الریاض: دَارُ العَاصِمَة، ۱۴۱۱)، ج ۳، ۱۳۱۴.
[۲]. همان، ج ۳، ۱۴۳۵.
[۳]. الحاكم النيسابوري، المستدرك على الصحيحين (بيروت: دار الكتب العلمية، ۱۴۱۱)، ج ۲، ۶۷۷.
[۴]. بقره / ۱۵۹